موج‌سواران بی‌ریشه

شاید یکی از مهمترین کارهای ما در شرایط فعلی، شناخت کنشگران سیاسی است. ما در این کوتاه‌نوشته قصد داریم تا نگاهی در این راستا مطرح سازیم.

موج‌سواری، یکی از آفت‌های بزرگ جریانات اجتماعی در هر جامعه است. به طور کلی می‌توان موج‌سواری را به دو شکل کلی تقسیم کرد: (1) موج‌سواری بر زحمات و دستاوردهای دیگران؛ (2) موج‌سواری بر خلاءها و کاستی‌های ذاتی یا اکتسابی، سهوی یا عمدی، واقعی یا ساختگی دیگران؛ که البته دومی بسیار ناگوارتر است؛ چرا که شکل اول را نیز در بر می‌گیرد. به نظر می‌آید که در شرایط فعلی ما با موج‌سوارانی از نوع دوم روبرو هستیم. موج‌سوارانی نظیر احمدی‌نژاد و به طور کلی جریان کودتاچی که دائم در جستجوی عیب و ایراد از دیگرانند تا علیه آنان پرونده‌سازی کنند، بر موج کاستی‌ها و ضعف‌های آنها سوار شده و شرایط را به نفع خود هموار کنند. همان‌گونه که مهندس موسوی نیز در مناظراتش گفت، این جریان دائم در پی پرونده‌سازی علیه این و آن است و از طریق پرونده‌سازی‌های دروغین ارتزاق می‌کند. شاید هر کدام از ما هزاران نمونه از آن را در ذهن داشته باشیم. ما اکنون با جریانی روبرو هستیم که نه در انقلاب و جنگ ریشه داشته و نه در سازندگی کشور نقشی ایفا کرده است. به روحانیان و چهره‌هایی نظیر مصباح یزدی وابسته است که هیچ قدمی در جهت اصلاح کشور برنداشته و حتی با انقلاب، مخالفت شدید داشته است. البته ناگفته نماند که همه کاستی‌های گذشته غیرعمد نبوده، بلکه همین غفلت‌های جامعه ایران موجب گردیده که چنین شرایطی فراهم شود. بالاخره، انقلابی در ایران رخ داد، و در ادامه جنگ تحمیلی آغاز شد، و ما چه ادامه جنگ بعد از دو سال را قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم، نمی‌توانیم از تبعات جنگ چشم‌پوشی کنیم. یکی از تبعات جنگ، حاکم شدن فضای امنیتی بر کشور است؛ در این فضا، موج‌سواران به تدریج عرصه‌ای برای رشد خود یافتند و عده‌ای نیز خود را قیّم مردم دانستند، و هر چند زحماتی کشیده بودند، ولی در سراشیب سقوط قرار گرفتند و شرایط را بیش از پیش برای موج‌سواران مهیا کرده و آنها که بی‌شناسنامه‌های باشناسنامه‌ی عیب‌یابی و پرونده‌سازی برای دیگران‌اند، به تدریج فضای اقتصادی و امنیتی را به دست گرفتند که همه از آن آگاهیم. به نظر می‌آید که در شرایط فعلی باید بتوانیم تشخیص دهیم چه کسانی علاقه به ایران را در دل دارند و حاضرند منافع ملی را بر مطامع شخصی برتری بخشند و چه کسانی ذره‌ای محبت کشور را در درون خود نداشته و آماده‌اند برای حفظ قدرت و منفعت شخصی و گروهی، تمامی کشور را به ورطه نابودی بکشانند. ممکن است از اصلاح‌طلبان به سبب فرصت‌سوزی‌ها، غفلت‌ها و کاستی‌های متعدد پیشین‌شان دلزده و ناراحت باشیم، ولی ما نشان داده‌ایم که می‌توانیم بین این دو تفکیک قائل شویم. البته حافظه تاریخی خود را نیز به دست هیچ جریانی نمی‌دهیم و فراموش نمی‌کنیم که در بروز وضعیت فعلی، چه کسانی با چشم‌ پوشیدن بر خطاها و غفلت‌هاشان مقصر بوده‌اند و اکنون، خود نیز از این ناحیه آسیب می‌بینند، ولی سعی‌مان بر این است که به همه جریانات بفهمانیم که ما در هوشیاری کامل، فرصت را برای آنان که خواهان آبادی و آزادی ایرانند ایجاد می‌کنیم و طبیعی است که آنان که گذشته آبادتری دارند، خود، امکان ایفای نقش پررنگ‌تری در آینده خواهند داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر