از اواخر سال گذشته، جنبش سبز وارد دورهی جدیدی از حیات خود شد. دورهای که به نظر میرسد مدت زمان درازی به طول انجامد. اگر در دورهی نخست حیات جنبش که از روز کودتای انتخاباتی 22 خرداد آغاز شده و تا پادگانی کردن شهر تهران در روز 22 بهمن تداوم یافت، برخی به تغییر یکشبه و انقلابی شرایط حاکم برای رسیدن به وضعیت مطلوب چشم دوخته بودند، اکنون این انتظارهای غیرواقعبینانه از ادبیات و فضای ذهنی حاکم بر جنبش سبز رخت بربسته و کسانی که همچنان به ثمربخش بودن آرمانهای جنبش سبز که در واقع چیزی جز احیای آرمانهای انقلاب نیست، دلبستگی دارند، اکنون نگاه درازمدت و تغییرات ملایم و تدریجی را سرلوحهی عمل خود قرار دادهاند. طبیعی است که آغاز این دوران حیات با برخی قبض و بسطها همراه بوده باشد. برخی از افرادی که در انتظار آن بودند که امروز یا فردا انقلابی رخ دهد و نظام سرنگون گردد، اکنون چندان علاقهای به حضور فعال در جریان جنبش سبز ندارند. ممکن است از این لحاظ جنبش سبز با افت کمّی مواجه شده باشند. اما روشن است که این افت کمّی احتمالی، به رشد کیفی انجامیده است و افرادی که اکنون در مسیر جنبش گام برمیدارند، دارای بینش و آگاهی عمیقتر و درک واقعبینانهتر نسبت به اوضاع و شرایط و ماهیت بطئی و تدریجی تغییرات اجتماعی هستند.
حتی اگر آمال و آرزوهای کسانی که در انتظار تغییری یکشبه و بنایانبرافکن نشسته بودند، تحقق مییافت، به نظر نمیرسد جنبش سبز توانسته بود به دستاورد جدی و ویژهای دست یابد. تغییراتی که به سرعت رخ میدهند، به همان نسبت نیز برگشتپذیرند و دستاوردهای مقطعی و کوتاهمدت حاصل از این تغییرات مقطعی نیز، به همان نسبت مقطعی و غیرقابل اتکاست. در تاریخ معاصر ایران تغییراتی که بهگونهای انقلابی و در کوتاهمدت رخ داده باشند، زیاد بودهاند؛ اما از دل هیچ یکی از اینها، آرمانهای اولیه تحقق نیافته است. بارزترین نمونهی آن، انقلاب اسلامی 1357 است که پس از اندک زمانی، آرمانهایش که استقلال، آزادی و پیشرفت بود، مورد غفلت واقع گردید و مهجور ماند.
دوران جدید در حیات جنبش سبز، ضرورتهای جدیدی را نیز به همراه دارد. دیگر با روشها و تاکتیکهای دورهی نخست نمیتوان به استقبال شرایط رفت. اگر در دورهی اول حضور خیابانی معترضان و سبزها یکی از مهمترین عرصههای مشارکت بود، در دورهی جدید باید در جستجوی روشهای کمهزینهتر و بهینهتر برای حضور و مشارکت سبزها بود.
اکنون ما در آستانهی سالگرد کودتا (22 خردادماه) و اندکی بعد، سالگرد حضور بینظیر سبزها در 25 خرداد هستیم. در این بین مناسبتهایی نظیر 14 خردادماه (رحلت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی) نیز در پیش است. در این مناسبتها، البته باید در صورت امکان، با بسیج امکانات و توان موجود، به حضور فعال مردم در عرصه تحقق بخشید و تلاش کرد که سالگرد 25 خرداد با شکوه و بار دیگر به یادماندنی برگزار گردد. اما اگر جریان حاکم همچنان درصدد باشد که با پادگانی کردن شهر تهران و تنگ کردن حلقهی محاصره امنیتی، مانع حضور خیابانی سبزها شود، از هماکنون باید به دنبال روشهای جایگزین برای گرامیداشت سالروز 25 خرداد بود.
مهمتر از اینها باید به خاطر داشت که خردادماه امسال به هر صورت، میگذرد و نباید حیات جنبش سبز را به یک ماه خاص گره زد. بلکه باید با بلندتر نمودن افق و چشمانداز، برای سالهای طولانی طی طریق در راه سبز امید خودمان را آماده کنیم. بیشک مقاومت و گام برداشتن تدریجی و پیوستهی ماست که میتواند بخشی از آرمانهای جنبش سبز را محقق سازد. پاینده باد راه شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز.